سوال
.: سوال: .: پاسخ: از امام صادق (علیهالسلام) نقل
شده که فرمودند: «ما خرج ولا یخرج منّا أهلالبیت إلی قیام قائمنا أحداً
لیدفع ظلماً أو ینعش حقاً إلاّ اصطلمته البلیّة وکان قیامه زیادة فى
مکروهنا وشیعتنا»(1)؛ یعنی خارج نشد و خارج نمیشود از ما اهلبیت پیش از
قیام قائم ما کسی برای دفع ظلمی یا گرفتن حقی، مگر آنکه به مصیبت و بلیّه
دچار میشود و قیام او سبب زیاد شدن مکروه و رنج ما و شیعیان ما میگردد.
این فرمایش، در سند صحیفه سجّادیّه آمده است. متوکّل بن هارون، راوی
صحیفه سجّادیّه میگوید: یحیی بن زید بن علی، نوه امام زین العابدین
(علیهالسلام) را ملاقات کردم در حالی که متوجّه خراسان بود. به او سلام
کردم و او از حال پسر عموهایش در مدینه پرسید و خصوصاً از عمویش امام باقر
(علیهالسلام) سؤال مؤکد کرد. من او را از حال ایشان باخبر کردم و حزن
آنان را بر پدرش زید بن علی (علیهالسلام) به او گفتم. یحیی بن زید گفت:
عمویم محمد بن علی الباقر (علیهماالسلام)، نظرش این بود که پدرم زید، خروج
نکند؛ آیا تو پسر عمویم، جعفر بن محمّد (علیهماالسلام) را ملاقات کردی؟
گفتم: بله. گفت: آیا شنیدی که درباره من چیزی بگوید؟ گفتم: بله. گفت: چه
چیزی درباره من گفت؟ میل نداشتم بگویم ولی با اصرار یحیی گفتم: از ایشان
شنیدم که درباره تو میگفت تو نیز مانند پدرت مقتول و مصلوب میشوی.
متوکّل میگوید: یحیی بن زید پس از شنیدن خبر کشته شدنش، صحیفه سجّادیّه
را که به املاء امام زین العابدین (علیهالسلام) و خط پدرش، زید بود، به
من داد و گفت: تا زمان مردنم آن را محافظت کن و سپس به دو پسر عمویم،
محمّد و ابراهیم، دو پسر عبدالله بن حسن بن حسن بن علی (علیهماالسلام) بده
که آنان، دو قائمند پس از من در این امر (نگهداری صحیفه). متوکل
میگوید: پس از قتل یحیی بن زید، به نزد امام صادق (علیهالسلام) رفتم و
گفتگویم را با یحیی خدمت ایشان عرض کردم. ایشان گریه کردند و حزنشان نسبت
به یحیی بن زید زیاد شد و فرمودند: خدا رحمت کند پسر عمویم را و ملحق کند
او را به آباء و اجدادش… آنگاه فرمودند: «ما خرج ولا یخرج…». آنچه از
این روایت و روایات مشابه آن استفاده میشود این است که اگر کسی پیش از
قیام قائم (عج) قیام کند و داعیه امامت داشته باشد و مردم را به خود دعوت
کند، محکوم به شکست است. تنها کسی که به خود دعوت میکند و داعیه امامت
دارد و موفق میشود، وجود مبارک حضرت بقیةالله (سلاماللهعلیه) است. علاوه
بر این، اگر کسی قیام کند و امت را به خود دعوت نکند و داعیه امامت
نداشته باشد، بلکه جامعه اسلامی را به امام زمان (عج) دعوت کند، ولی شرایط
قیامش مهیّا نباشد، آن نیز محکوم به شکست است. امّا اگر کسی مردم را به
امام زمان دعوت کند ـ خواه خود، امام زمان باشد مانند حضرت حسین بن علی
(علیهماالسلام) و خواه نباشد ـ و از سوی دیگر، «حضور الحاضر وقیام الحجة
بوجود الناصر»(2) باشد؛ یعنی شرایط قیامش مهیّا باشد، چنین قائدی ممکن است
حتی شهید بشود، ولی دین، با قیام و اقدام او پیشرفت میکند؛ مانند جریان
سیدالشهداء (علیهالسلام) که آن حضرت شهید شدند ولی دین خدا حفظ شد.
شهادت، منافاتی با ضرورت قیام ندارد. وجود مبارک امام سجاد (علیهالسلام)
در دروازه شام، در پاسخ آن مرد که گفت: «من غلب؟»؛ چه کسی پیروز شد؟
فرمود: «إذا أردت أن تعلم من غلب، ودخل وقت الصلوة فأذنّ ثم أقم»(3)؛ اگر
بخواهی بدانی که چه کسی پیروز شد، وقت نماز، اذان و اقامه بگو تا ببینی نام
چه کسی را بر زبان جاری میکنی. ما رفتیم این نام پیامبر و بلکه اصل
اسلام را زنده کردیم و برگشتیم. بنابراین، شهادت و اسارت، نشانه شکست رهبر
دینی نیست و شکست ظاهری، دلیل نادرستی یک قیام نمیتواند باشد؛ بلکه به
تعبیر قرآن کریم، اِحدی الحُسنیین است. اگر فرض کنیم که روایتی یافت شود
که به طور مطلق بگوید هر قیامی صورت بگیرد، محکوم به شکست و نادرست است،
این روایت چون مخالف با خطوط اصلی قرآن و سنت قطعیّه معصومین
(علیهمالسلام) است، مردود و غیر قابل پذیرش است؛ زیرا این همه آیات و
روایاتی که ما در جهاد و امر به معروف و نهی از منکر و احیای کلمه دین و
اقامه حدود الهی داریم و اینها مخصوص زمان خاصی نیست، نشان میدهد که
جلوگیری از احیای دین، سخنی نادرست و قابل پذیرش نیست. اگر در عصر غیبت،
حکومت دینی نباشد، لازمهاش حاکمیّت قوانین غیر دینی و افراد ناصالح بر
مردم مسلمان است که هیچ گاه خداوند و رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و
سلم) به چنین چیزی راضی نیستند. اکنون باید ببینیم وضع انقلاب اسلامی و
حکومت اسلامی چگونه است؛ آیا بنیانگذار جمهوری اسلامی یا مقام معظم رهبری،
مردم را به خود دعوت کردهاند یا میکنند، یا شرایط حکومت مهیّا نبوده و
نیست؟ انقلاب اسلامی، مردم را به امامت ولی عصر (عج) دعوت کرد و میکند و
هیچ کس از خود داعیهای نداشت و ندارد؛ نه امام و نه مأموم. هر دو
میگویند: ما امت ولی عصر (علیهالسلام) هستیم و آن حضرت، امام ماست.
اکنون، حوزههای علمیه به برکت ولی عصر (علیهالسلام) زنده است؛ خود کشور
نیز به برکت ایشان زنده است و هر تلاش و کوشش مثبتی در این کشور صورت
میگیرد، از یمن وجود ایشان است و امت اسلامی، بیصبرانه منتظر است که با
ظهور مبارک ایشان، پرچم نظام اسلامی را به دست با کفایت ایشان بسپارد.
برخی روایات دلالت دارد بر اینکه هر حکومتی پیش از ظهور امام زمان (عج) تشکیل شود محکوم به شکست است. لذا نظام ولایت فقیه در عصر غیبت، ناموفق خواهد بود و مرضّی معصومین علیهمالسلام نیست!