یابنده yabandeh.blog.ir

...السلام علیک یا صاحب الزمان

یابنده yabandeh.blog.ir

...السلام علیک یا صاحب الزمان

هدف من ازساخت این سایت برداشتن قدمی برای دین شناسی است .امیدوارم که تمامی عزیزانی که به سایت من مراجعه می کند کمال استفاده راببرند
نظرات خودتون رو برای ما ارسال کنید :)

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «جملات ادبی» ثبت شده است

جملات ادبی

پنجشنبه, ۱۸ آذر ۱۳۹۵، ۰۱:۳۰ ب.ظ

صبرم از کاسه دگر لبریز است
 اگر این جمعه نیاید چه کنم ؟
 آنقدر من خجل از کار خودم

  اگر این جمعه بیاید چه کنم ؟

السلام علیک یا اباصالح




خدایا


آنچنان زمین گیرم نکن

که هنگام ظهور مولا، توان برخاستن نداشته باشم



گفتیم چرا نیامدی

حق داری

تعطیل تر از جمعه خود ما هستیم

***

ابا صالح التماس دعا هرکجا رفتی یاد ما هم باش..




از مأموریت که برگشت، خوشحال بود. پرسید:

راستی فرمانده گمراه کردن این ها چه فایده ای دارد؟

ابلیس جواب داد:

امام این ها که بیاید، روزگار ما سیاه خواهدشد

این ها که گناه می کنند، امامشان دیرتر می آید...



در حرم امام رضا مشغول زیارت بودم ، یکی از بزرگان دست بر شانه ام زد و گفت :

پیامبر اکرم (ص) هرگاه سلمان را می دیدند ، لذت می بردند.

امیرالمومنین نیز مالک را که می دیدند ، لبخند بر لبانشان نقش می بست.

آیا شما هم به گونه ای شده اید که امام زمان (ع)

شما را که می بینند

لبخند بزنند و راضی باشند ؟؟؟

آقا جون شرمنده ایم
...




عزیز علی ان اری الخلق ولا تری

برمن سخت است که همه را ببینم و تو  را نبینمت. (فرازی از دعای ندبه)

اگه به اندازه دیدن اون

منتظرش بودی

تا حالا

حکما دیده بودیش

نه شنیده بودیش

نه ..........



طلوع می کند  آن آفتاب پنهانی
ز سمت مشرق جغرافیای عرفانی

دوباره پلک دلم می پرد,نشانه ی چیست؟
شنیده ام که می آید کسی به مهمانی

کسی که سبز تر است از هزار بار بهار
کسی,شگفت کسی, آنچنان که می دانی

کسی که نقطه ی آغاز هر چه پرواز است
تویی که در سفر عشق خط پایانی

تویی بهانه ی آن ابر ها که می گریند
بیا که صاف شود این هوای بارانی

تو از حوالی اقلیم هر کجا آباد
بیا که می رود این شهر رو به ویرانی

کنار نام تو لنگر گرفت کشتی عشق
بیا که نام تو آرامشی است طوفانی




  با این غروب رو به خاموشی      دلتنگی من بیشتر میشه

 یک عمره جمعه های تقویمم         با جای خالی تو سر میشه

                یک عمر هر جمعه همین ساعت     می ترسم از یک هفته تو                

  می ترسم از عمری که کوتاهه       از لحظه های رفته ی بی تو

  یک عمره توی ذهنم از دنیات             تصویرهای تازه می سازم

  دارم مدارا می کنم با مرگ                 شاید تو برگردی و من باشم

    شاید که یک شب با صدای تو              از خواب این سردرگمی پا شم


«اللهم عجل لولیک الفرج»




۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۸ آذر ۹۵ ، ۱۳:۳۰
هانیه سادات میرافضلی